مقاله پوشاک

تاریخ پوشاک بخشی از تاریخ تمدن  است که در آن از تحولات، شکل و فرم لباس از زمان های دور تاکنون گفتگو می کند و این تحولات با تحولات دیگر تاریخی، اجتماعی و معیشتی مردم ارتباط مستقیم دارد. در هرحال منشاء لباس هرچه باشد نکته آن است که استفاده از لباس یک ضرورت است .منتهی در هر موقعیتی یکی از ضرورت ها (زیباشناسی)، یا حفاظت درمقابل طبیعت ، اهمیت بیشتری پیدا می کند و بنابراین وضعیت پوشاک نیز در همین اساس دچار تغییراتی خواهد شد.

  

آشکارترین نشانة فرهنگی و شاخص ترین مظهر و سمبل ملی ـ قومی، «پوشاک» است. پوشاک یکی از نیازهای اساسی مادی انسان است که برای تطبیق با محیط طبیعی و اجتماعی که از آغاز پیدایش بشر تاکنون بر اساس شرایط مختلف اقلیمی و اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده دچار تغییر و تحول شده است و کارکردهای مختلف و عناصر فرهنگی مرتبط با آن در قالب فرهنگ مادی بررسی و مطالعه می شود.

پوشاک سنتی ایران، بخش عظیمی از فرهنگ اصیل، بومی و معنوی ایران است و گنجینه پربها و باارزشی است که هر قوم و ملتی وظیفه دارد در نگهداری و حفظ و سپردن تام آن به نسل های بعدی، اهتمام ورزد.

پوشاک سنتی و مطالعه آن در مجموعه ای از «سرپوش»، «تن پوش» و «پاپوش» و همچنین «زیورآلات» و جواهرات «محلی» محدود می گردد. تنوع پوشاک زنان به خصوص در سرپوش ها و تن پوش ها، و نیز استفاده از زیورآلات و تزئینات و آویزه های پوشاک به مراتب بیش از پوشاک مردان است.

با توجه به نقش بسیار مهمی که زنان عشایر در عرصة زندگی کوچ نشینی و انتقال فرهنگ داشته اند، از این رو پژوهش حاضر، به شناخت و بررسی پوشاک زنان عشایر با توجه به تأثیرات اجتماعی ـ اقتصادی، فرهنگی و نیز تأثیرات اقلیم و آب وهوایی بر آن، می پردازد.

نظریه های مردم شناسی برای استفاده از روشهایی است که به آسانی و با دقت و بطور همه جانبه بتواند در شناخت زندگی اجتماعی و فرهنگی و سیرتکاملی فرهنگ و تمدن جوامع راهنما باشد. نظریات مردم شناسی غالباً بر پایه پاسخگویی به سوالهایی در مورد وقوع رفتار اجتماعی به شکل موجود و علل تمایزات بشری بنا شده اند.

ارتباط میان نظریاتی که از پیش ارائه شده و اطلاعات جدید با وقایع اجتماعی که در جریان است، دریافت عینی واقعیت را به عنوان اساسی ترین و بنیادی ترین ویژگی های علم نمایان می کند.

از این رو، در بررسی پدیده های فرهنگی و انسانی استفاده از نظریاتی که شالودة علمی دارند، علاوه بر این که زمینة مطالعاتی مورد نظر را جهت دار می کنند، به روشن شدن بسیاری از ویژگی های فرهنگی پدیده موردنظر می انجامند و بدین ترتیب با شکل گرفتن این پدیده های فرهنگی، در چنین قالب علمی،‌برغنا و استواری هر چه بیشتر پژوهش افوده می شود.

این پژوهش، با به کارگیری نظریه هایی از مکاتب کارکردگرایی (بکارآیی) و اشاعه (تراوش) به بررسی و تحلیل موضوع مورد نظر (پوشاک زنان عشایر با توجه به تأثیرات اجتماعی ـ اقتصادی، باورهای فرهنگی و اقلیم) می پردازد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.